ماهرخ ابراهیمپور: شب رونمایی کتاب دو جلدی «رسائل مشروطیت» در مجموعه شبهای بخارا در خانه اندیشمندان دوشنبه ۱۵ مهرماه برگزار شد. در این برنامه محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، عباس منوچهری، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، محمد ترکمان، پژوهشگر تاریخ و غلامحسین زرگرینژاد، مولف کتاب سخنرانی کردند.
این اثر بر اندیشهی مشروطه در میان مخالفان و موافقان نظر دارد. در واقع مطالعه تاریخ اندیشههای سیاسی در ایران ارزش زیاد دارد، چراکه بیانکننده ارزشها و نگرشهای حاکم بر اندیشهی اندیشهگران سیاسی و نشانگر بستر اجتماعی جامعهای است که این تفکرات در متن آن بالیده و تکوین یافته است؛ بستری که همواره در ایران آشفته، ناامن و آکنده از غلبهی استبداد سیاسی بوده است. در میان مجموعه رسائل سیاسی شناختهشده در دورهی قاجار، مهمترین و ارزشمندترین آنها رسائلی هستند که علما دربارهی مشروطیت و به طرفداری یا علیه این نظام نوشتهاند.
محمدعلی اکبری، استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در رونمایی کتاب «رسائل مشروطیت ایران» گفت: تا کنون کتابهایی که دربارهی مشروطهخواهی و مشروعهخواهی تالیف شده است، معمولا با نگاه جانبدارانه به موضوع نگاه کردند یا طرف مشروعه را گرفتند یا مشروطه. بهویژه دربارهی مشروعهخواهی روایتها، روایتی است که انصاف علمی چندان در آن رعایت نشده است.
او افزود: در کتاب «رسائل مشروطیت» در آنجا که زرگرینژاد سراغ روایت آرای مشروعهخواهی رفته است به شکلی نیست که پیشاپیش حکمی داده شود که آنها از ابتدا بر خطا بودند و بنیاد اندیشهشان بر باد و حکمشان معلوم است. حتی گاهی مولف آنقدر در این زمینه وسواس به خرج داده که کسی اگر مولف را نشناسد بر این تصور میافتد که شاید او از موضع مشروعهخواهی دفاع میکند!
استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: به طوری که وقتی به طور خاص از شیخ فضلالله نوری روایت میکند و چه به طور عام از اندیشه مشروعهخواهی سخن میگوید در تلاش است که از چارچوب علمی خارج نشود.
اکبری گفت: ما معمولا وقتی میخواهیم از اندیشهی حکمرانی در ایران سخن بگوییم چارچوب ذهنی ما، چارچوب دوران گذار است؛ یعنی افق اندیشهی جدید یک امر محتوم یکپارچه تکاملی جهتدار تاریخی تصویر میشود که قافلهی بشریت در این راه رواناند و جوامع در این مسیر حرکت خواهند کرد، بعضی زودتر و برخی دیرتر. این نوع نگاه کردن در واقع یک نوع تقدم و تاخر جوهرهی تاریخی را بر نسبت ما و جهان جدید تحمیل میکند یا به عبارتی ما را در آن وضع قرار میدهد که ما همیشه نسبت خودمان را با جهان جدید، نسبت مرتبهای میدانیم. مسیری که باید طی کنیم که یا در این مرتبه هستیم یا نیستیم. دیگران رتبهی خودشان را براساس فاصلهی تاریخی که با آن مسیر تکاملی باید طی کنند، معلوم میکنند.
او ادامه داد: این یک دستگاه است برای نگریستن و به فهم درآوردن نسبت ما و جهان جدید. اما ما یک دستگاه دیگری هم داریم و آن عبارت از این است که جوامع عینی و جهانهای اندیشهای قابل به خط شدن تاریخی نیست. به عبارتی نمیتوان آنها را با یک روند سلسلهمراتبی تکاملی تاریخی توضیح داد. اتفاقی که در غرب روی داد و ظهور تمدن و نظامهای حکمرانی جدید و اندیشههای حکمرانی جدید یک تجربهی تاریخی است. جوامع دیگر در این جهان جدید تجربیات خودشان را خواهند داشت. بنابراین ما با یک تنوع، تکثر و گونهگونی جوامع در وضعیت جدید روبهرو میشویم نه یک سلسلهمراتب خطی.
این استاد تاریخ عنوان کرد: به این معنا افرادی که مشروطهی ایرانی را نامشروطه دانستند، چون با آن مشروطهای که در غرب اتفاق افتاد، فاصلههای روشنی دارد، با همین منطقی به تبیین موضوع میپردازند که یک مشروطهی اصل وجود دارد و یک جهان جدید اصل و بقیه در آن مرتبهها رواناند یا به عبارتی در حال تقلیل وضعیتی هستند که به آن پرتاب شدند.
اکبری گفت: به باور من آنچه کتاب «رسائل مشروطیت» به ما میگوید؛ یک جامعه در ظرف و تنوع تاریخی خودش وقتی با وضعیت جدید مواجه میشود که اولا در کلیت تمدنیاش تجربهی خاص خودش را به زمین میگذارد و ثانیا این یک تجربه نیست، ما یک مرتبه تجربه مشروطه ایرانی نداریم! ما صورتهایی مشروطهی ایرانی را تجربه کردیم نه فقط در جناح کسانی که به استقبال مشروطه میروند حتی در میان آنهایی که گارد میگیرند وقتی که در موضع مواجهه با مشروطیت قرار گرفتند.
او افزود: در بخشهایی که در کتاب تحت عنوان مشروعه مطالعه میکنید با برچسبی که چسباندیم به نظر میرسد که صحبت از یک گروه میکنیم در حالی که وقتی آنها را مورد بررسی قرار میدهیم در واقع به موضعها و نگاههای مختلف میرسیم که به شکلی میخواهند مشروطه را نگاه کنند که با امر شرع و مشروعه سازگار باشد تا فردی که اساسا مشروطه را بیارتباط و بدون نسبت با سنت تاریخی ما میداند. در حوزهی مشروطهخواهی هم ما تنوع آرا را داریم.
این پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: وقتی میتوانیم تنوع افکار را در مشروعهخواهی و مشروطهخواهی بپذیریم که خودمان را در موضع نظری قرار دهیم که مواجههی جوامع را در برابر وضعیت جدید قابل فهم کنیم و الا به نوعی سادهسازی از مشروطه میرسیم که فقط یک گروه خواهان مشروعه و گروه دیگر مشروطهخواه بودند. در حالی که واقعیت بسیار پیچیدهتر از این حرفهاست. از این رو اهمیت رسائل مشروطیت در این است که پیچیدگی و تنوع آراء و افکار در مشروطه را به ما میگوید. وقتی این اثر را مطالعه کنید به وضعیت آرا و افکار مشروطه پی ببرید. در صورتی خواهیم توانست مطالب کتاب را درک کنیم که با جهانهای خودمان به لحاظ تاریخی با وضع جدید مواجه شویم. در این شرایط صورتهای متنوعی به لحاظ فکری در افق فکری ایران ظاهر میشود. این نکته بسیار بسیار مهم است. در اینجا باید از تعبیر فوکویی استفاده کنم و بگویم آنچه میخواهد وضعیت مشروطه را بهقاعده کند، قاعدهی قدرت هژمون است که میخواهد بگوید فقط یک نگاه و روایت از مشروطه و مشروعهخواهی وجود دارد.
۲۵۹